استارتاپ چیست؟
موضوع استارتاپ امروزه به یکی از موضوعات محبوب میان مردم تبدیل شده است. هر روز افراد بیشتری به کارآفرین شدن علاقه مند می شوند و بنابراین بیزینس خود را راه اندازی می کنند. بنابراین، ارگان های بیشتری نیز علاقه مند به کمک به این بیزینس های نوپا می شوند.
اگرچه امروزه به دلیل شکست خوردن بسیاری از استارتاپ ها و از دست رفتن سرمایه های زیاد باعث شده است که مردم دید بدی نسبت به کارآفرینی و استارتاپ پیدا کنند، اما هنوز نیز خیلی از افراد در مورد تعریف واقعی و مشخص از استارتاپ و کارهایی که می تواند انجام دهد، تصویر واضحی ندارند.
اولین چیزی که باید در مورد استارتاپ بدانید این است که الگوی تعریفی مشخص شده ای برای آن وجود ندارد، بنابراین این معنی می تواند تقریباً همه جانبه باشد.
” یک استارتاپ کمپانی است که در حال کار کردن بر روی حل مشکلی است که راه حل مشخصی ندارد و موفقیت در راه آن تضمین شده نمی باشد. “
اگرچه که این تعریف استارتاپ درست است، اما کل فلسفه موجود در پشت این الگو را بازگو نمی کند. به همین دلیل، لیست پایین تمامی قابلیت هایی که استارتاپ های برتر ایران باید داشته باشد را به شما معرفی می کند.
-
نوآوری
یک بیزینس این مدلی باید یک مزیت رقابتی متمایز کننده داشته باشد تا بتوانید در زمینه رقابت در بقیه از آن ها سبقت بگیرد. این مزیت رقابتی می تواند نوآوری موجود در محصول یا مدل بیزینسی مربوط به کمپانی شان یا ترسیم پرسونا مخاطب بدرستی باشد. نوآوری نقش بسیار حیاتی را در موفقیت استارتاپ های ایرانی ایفا می کند، بنابراین تمامی کارآفرین ها باید این جنبه کار را کاملاً جدی بگیرند.
-
سن
یک استارتاپ در واقع کمپانی نوظهوری است که در مراحل اولیه مدیریت برند، فروش و استخدام کارکنان قرار دارد. معمولاً این الگو را در مورد کمپانی هایی که کمتر از ۳ سال از تاسیسشان گذشته است می گویند، اما این حقیقت ندارد. در واقع یک کمپانی ممکن است ۷ ساله باشد، اما همچنان به عنوان یک استارتاپ شناخته شود. در واقع توقف استارتاپ بودن و تبدیل به یک مدل بیزینسی دیگر تنها به سن بستگی ندارد و موارد دیگری نیز در این امر دخیل هستند.
-
رشد
یک استارتاپ، کمپانی است که هدفی مبنی بر رشد و گسترش سریع با استفاده از تناسب های اغراق آمیز دارد. این یکی از نقاطی است که باعث ایجاد تمایز میان استارتاپ و بیزینس کوچک می شود.
[irp posts=”4300″ name=”اینفوگرافیک (Infographic) چیست؟ ۵ قدم تا بهترین اینفوگرافی”]
-
ریسک
زمانی که استارتاپ بتواند نوآوری خود را به صورت مستحکمی بنا کند، همیشه چندین نگرانی مختلف در مورد اطمینان از موفقیت بیزینس وجود دارد. به همین دلیل، این بیزینس ها را در زمره سرمایه گذاری های پر ریسک با نرخ شکست بالا قرار می دهند.
-
انعطاف پذیری
یک استارتاپ همیشه آماده مواجهه و وفق پیدا کردن با سختی هایی که ممکن است بوجود بیاید می باشد. به دلیل وجود نیاز به تاییدیه در مورد ایده کسب و کار اینترنتی شما، این بیزینس ها باید آماده اصلاح محصولات خود در جهت نیازهای مشتریان باشند. این قابلیت همچنین در دیگر مدل های بیزینسی که می خواهند رو به جلو حرکت کنند نیز باید وجود داشته باشد.
-
حل یک مشکل
این قابلیت که با نوآوری همکاری دارد، تمرکز خود را بر روی حل کردن یک مشکل در بازار می گذارد. بنابراین استارتاپ ها بر روی ایجاد یک تفاوت در بازار تمرکز می کنند اما همچنین توجه خود را بر روی زندگی مردم از طریق محصولات و خدمات خود نیز نگه می دارند.
-
قابل اندازه گیری بودن
یک استارتاپ در واقع کمپانی است که دائماً به دنبال مدل بیزینسی تکرارپذیر و قابل اندازه گیری می باشد، تا در این صورت بتواند بدون نیاز به افزایش و مدیریت منابع انسانی یا مالی به پیشرفت خود ادامه دهد.
-
تیم
این مدل بیرینس ها معمولاً از تعداد کمی از افراد تشکیل می شوند. البته که این موضوع در واقع بخش اصلی از تعاریف استارتاپ نیست اما معمولاً به صورت رایج استارتاپ ها دارای کارکنانی با تعداد ۱۰۰ نفر یا کمتر می باشند. به صورت خلاصه می توانیم نتیجه بگیریم که یک استارتاپ، کمپانی است که در مراحل اولیه توسعه برای حل کردن مشکلات زندگی مردم از طریق یک محصول یا خدمات نوآورانه می باشد.
آیا استارتاپ ها باید پیشرفته و وابسته به تکنولوژی باشد؟
این یک مشکل رایج در دنیای کارآفرینی است. ارتباط میان این مدل کمپانی و تکنولوژی از دهه ۹۰ میلادی نشات می گیرد چرا که مدل استارتاپ در واقع بیشتر در کمپانی های ” دات کام ” رایج است. اگرچه بسیاری از استارتاپ های امروزی به صورت طبیعی وابسته به تکنولوژی های جدید هستند، اما این الگو منحصر به فرد آن ها نیست. اساس یک استارتاپ جستجو برای پیدا کردن ایده های خلاقانه که در نهایت بتوانند به گروه بزرگی از مردم دسترسی پیدا کنند می باشد.
انواع استارتاپ ها
بعد از شفاف سازی سوال استارتاپ چیست، وقت پرداختن به مدل های بیزینسی مختلفی است که می توانند ایجاد کنند. با توجه به بالا رفتن تقاضا در بازار، برای کارآفرین های آینده بسیار ضروری است که انواع استارت آپ ها را بشناسند تا بتوانند تشخیص دهند که ایده شان در کدام گروه قرار می گیرد.
-
استارتاپ های لایف استایل
این مدل استارتاپ ها توسط کارآفرینانی ایجاد می شوند که برای خودشان کار می کنند و دوست ندارند برای کسی کاری انجام دهند. برای مثال در این گروه می توان به فریلنسرها یا طراحان وب اشاره کرد که عاشق کار خود هستند. برای آشنایی با روش کار فیلنسر ها مقاله ” فریلنسر کیست؟ چطور Freelancer بشیم؟ + ۱۸ سایت کسب درآمد ” را مطالعه نمایید.
-
استارتاپ های بیزینس های کوچک
در این مدل صاحب استارتاپ اهداف جاه طلبانه کمتری دارد و بیشتر می خواهد یک زندگی راحت برای خانواده خود ایجاد کند. مثال هایی در این مورد می توانند سالن های آرایشی، فروشگاه های زنجیره ای، نانوایی و … باشند.
[irp posts=”4487″ name=”عرضه اولیه سهام (Initial public offering) چیست؟ چند دروغ که نمیدانید…”]
-
استارتاپ های قابل اندازه گیری
این استارتاپ ها توسط اشخاصی ایجاد می شوند که باور محکمی بر این دارند که می توانند دنیا را تغییر دهند و بنابراین نگران پیدا کردن یک مدل بیزنسی قابل اندازه گیری و تکرارپذیر هستند که بتوانند با استفاده از آن توجه سرمایه گذاران را به خود جلب کرده و بیزینس خود را ارتقا دهند. از مثال های این مدل می توان به فیس بوک، گوگل و اوبر اشاره کرد.
-
استارتاپ های خریدنی
هدف از ایجاد این بیزینس ها فروختن آن ها به کمپانی های بزرگ بعد از دستیابی به یک سری اهداف برای جلب توجه آن هاست. این مدل استارتاپ در دنیای کمپانی های توسعه راه حل های در مورد وب و موبایل رایج است. یکی از مثال های خوب این مدل فروخته شدن اینستاگرام به فیس بوک است.
-
استارتاپ های کمپانی های بزرگ
این بیزینس ها هدف اصلی شان نوآوری است و مدت زمان زندگی کوتاهی دارند. بیزینس های این دسته محصولات و خدماتی را تولید می کنند که باعث ایجاد انقلاب در بازار و شناخته شدن سریع آن ها می شود. اما، با توجه به تغییرات بازار، اولویت های کاربران و فشار رقابتی، این بیزینس ها تصمیم به ایجاد محصولات نوآورانه جدید برای کاربران جدید در بازارهای جدید می گیرند. این استارت آپ ها به کمک برخی از اینفلوئنسر های اینستاگرام سعی در ایجاد برند می باشند.
-
استارتاپ های اجتماعی
این مدل توسط اشخاصی ایجاد می شود که می خواهند تفاوتی را در جامعه ایجاد کرده و دنیا را تبدیل به جای بهتری برای زندگی بکنند. بنابراین هدف اصلی آن ها در هنگام نوشتن بیزنس پلن سودآوری نیست، بلکه خدمت کردن به صورت مثبت به جامعه می باشد. یکی از بزرگترین مثال های این دسته سازمان های خیریه هستند. درست مانند دیگر بیزینس ها، استارتاپ ها نیز چرخه زندگی دارند. اگرچه فاکتورهای مختلف تاثیرگذاری روی بیزینس وجود دارند، دانستن فازهای مختلف و ممکن برای یک استارتاپ امری ضروری برای کارآفرینان است.
در واقع ۷ فاز اصلی برای راه اندازی استارت آپ وجود دارد. اگرچه باید توجه داشته باشید که تمامی کمپانی ها از هر ۷ فاز ذکر شده عبور نمی کنند و همچنین در همه کمپانی ها این ۷ فاز ترتیبی را که در لیست پایین مشاهده می کنید، ندارند. در واقع چیزی که می تواند تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت یک کمپانی باشد توانایی آن در وفق پذیری با تغییرات چرخه زندگی است. بنابراین دانستن فازی که کمپانی شما در آن قرار دارد بسیار حیاتی است تا بتوانید از یک سری چالش های رایج جلوگیری کنید و تصمیمات درستی را برای بیزینس خود بگیرید.
۱- مرحله دانه (Seed Stage)
ایده نقطه شروع استارت آپ های مورد نیاز ایران است و نیازمند تست های متعدد برای اطمینان از اجرایی بودن آن می باشد. بنابراین گرفتن پیشنهادات و انتقادات تا حد ممکن از منابع مختلف نسبت به ایده ای که دارید بهترین کار ممکن است. به همین صورت، موفقیت یک بیزینس تا حد زیادی به توانایی های کارآفرین، قابل دسترس بودن بازار و سرمایه اولیه بیزینس بستگی دارد.
از مهم ترین چالش هایی که در این فاز با آن ممکن است مواجه شوید می توان از مقبولیت بازار، پیدا کردن طبقه ای از بازارها که نیازها در آن جا به خوبی بررسی نشده اند، ایجاد یک ساختار بیزینسی و مشخص کردن سودآوری ایده مطرح شده نام برد.
در این فاز مشتری یا بازاری وجود ندارد، بنابراین کسب پول باید توسط خود کارآفرین، دوستان و خانواده انجام شود. جایگزین های آن ها می توانند پشتیبان ها یا ارگان های دولتی و یا سرمایه گذاران اولیه باشند.
۲- مرحله استارتاپ
زمانی که پتانسیل ایده بیزینسی و کمپانی تایید و ثبت شد، می توانیم بگوییم که وارد فاز استارتاپ شده ایم. در این فاز محصول ما آماده است و اولین فروش ها انجام می شوند. در این مرحله گرفتن و وفق پیدا کردن با فیدبک های ورودی از سمت مشتریان و بازار بسیار مهم است تا همیشه بتوان بهترین محصول ممکن را تولید کرد. در این بخش تمرکز اصلی ما بر روی حفظ پایگاه مشتریان و حضور در بازار و جریان پول است. چالش های اصلی این بخش شامل تثبیت یک پایگاه مشتریان ثابت و مدیریت مالی است. علاوه بر این، انتظارات فروش توسط مدیریت و تحکیم حضور در بازار نیز ممکن است با مقاومت مواجه شود.
[irp posts=”4460″ name=”مدیریت چابک (Agile) چیست؟ ۱۰ مزایا و معایب agile”]
۳- مرحله رشد
بیزینس در حال ایجاد درآمد است و هر روز به تعداد مشتریانش اضافه می شود. در نتیجه، هزینه اداره کردن کمتر شده و فرصت های بیزینسی بیشتری پیش روی شما باز می شوند. در این مرحله، رقابت در حال بالا گرفتن است. تمرکز اصلی در این بخش مدیریت بیزینس به شیوه صحیح برای مدیریت افزایش فروش و مشتریان و در نتیجه نیاز به استخدام متخصصین جدید است.
چالش های اصلی این بخش شامل تقسیم بندی صحیح منابع در دسترس با توجه به نیازمندی های جدید مانند مدیریت افزایش سطوح درآمدی، خدمت به مشتریان، مقابله با رقابت موجود و استخدام کارکنان جدید می باشد.
۴- مرحله تثبیت
بیزینس به بلوغ لازم برای تبدیل شدن به یک کمپانی موفق رسیده است و حضور آن در صنعت به طور محکمی تثبیت شده و مشتریان وفادار به خود را دارا می باشد. فروش همچنان در حال رشد است، اما به صورت یک رفتار کنترل شده که بیزینس را به یک روتین زندگی تبدیل می کند. در این فاز، بیزینس باید تمرکز خود را معطوف به بهره وری و بهبود دائمی کند.چالش های اصلی این بخش شامل از دست ندادن تمرکز کمپانی است چرا که بازار ثابت است و رقابت در حال شدت گرفتن می باشد.
۵- مرحله گسترش
این یکی از فازهای پایانی استارتاپ است. در این بخش بیزینس وضعیت پایدار بالایی دارد و در نتیجه میل به سمت گسترش افق ها و وارد شدن به بازارهای جدید و کانال های توزیع جدید ایجاد می شود. بنابراین، برنامه ریزی گسترش کمپانی باید با دقت انجام شود. تحلیل منابع، فعالیت ها، هزینه ها و سودهای احتمالی باید به خوبی انجام شود. اما، بدون غفلت از تاثیراتی که این کار بر روی کیفیت کنونی که در محصولات به مشتریان ارائه می شود.
تمرکز اصلی در این بخش معطوف به ایجاد محصولات و خدمات جدید برای بازارهای کنونی یا گسترش بیزینس به سمت بازارهای جدید و مشتریان جدید خواهد بود. در این بخش چالش اصلی شامل توسعه یک برنامه صحیح برای گسترش بیزینس در بازاری جدید یا ایجاد محصولی جدید و مقابله با رقابت در حال افزایش در بازار می باشد.
۶- مرحله سقوط
تغییرات در سیاست، جامعه و بازار می توانند به شدت فروش و در نتیجه سودآوری یک کمپانی را کاهش دهند. این باید شامل جستجو برای فرصت های جدید و سرمایه گذاری های بیزینسی به همراه کاهش هزینه ها و پیدا کردن شیوه های برای حفظ جریان پول نقد باشد. چالش اصلی این فاز شامل مشخص کردن مدت زمان تحمل کمپانی در برابر جریان پول منفی است. سرمایه گذاران، مشتریان و خود کارآفرینان کسانی هستند که می توانند به کمپانی در این فاز سخت کمک های مالی بکنند.
۷- مرحله خروج
در این قسمت، کمپانی سودهای ثابتی را که بخاطر مدیریت صحیح در فاز قبلی انجام شده است کسب می کند. در این مرحله توسعه دهندگان می توانند ۲ تصمیم مختلف بگیرند؛ به گسترش کمپانی خود ادامه دهند و یا از آن خارج شوند که می تواند راه خوبی برای کسب سود بعد از این همه مدت کار سخت باشد. در طرف مقابل، این موضوع همچنین می تواند نشان دهنده پایان راه یک بیزینس در نتیجه یک تجربه بد در بازار باشد.
به صورت خلاصه، همیشه مهم است که تشخیص دهید که بیزینس شما در چه فازی قرار دارد و قصد دارد که به چه فازی دست پیدا کند. زمانی که سرمایه گذاری نقش کلیدی در موفقیت بیزینس داشته باشد، کارآفرین باید در مورد سرمایه گذاران کنونی شناخت داشته باشد و همچنین منابع مالی ممکن را شناسایی کند.
در کشور ما ایران نیز در طی سال های اخیر استارتاپ های بسیار زیادی وجود داشته اند و متناسب با نرخ شکست بالای استارتاپ ها در سراسر جهان، بسیاری از استارت آپ های موفق ایرانی نیز با شکست مواجه شده اند. اما همچنین بسیاری از آن ها نیز به موفقیت رسیده و اکنون به کمپانی های معتبری تبدیل شده اند که خیلی از ما از محصولاتشان در زندگی روزمره خود استفاده می کنیم. در این قسمت می خواهیم نگاهی به نام های استارتاپ های موفق ایرانی بیاندازیم.
- استارتاپ های حوزه استخدام و کاریابی: جابینجا، جاب ویژن، کاربانک، اسکیل ما و …
- استارتاپ های حوزه اپلیکیشن ها: اپتو، مستر ۲ اپ، پازلی و …
- استارتاپ های حوزه آرایشی و بهداشتی: موتن رو، خانومی، میسلند، روبان و …
- استارتاپ های حوزه اخبار فناوری: زومیت، دیجیاتو، زومجی، ترنجی و …
- استارتاپ های حوزه کارآفرینی: اکوموتیو، شنبه مگ، نت استارت، آراتیس و …
- استارتاپ های حوزه فروشگاه های اینترنتی: ایمالز، زنبیل، تهران کالا و …
- استارتاپ های حوزه آموزش مجازی: ایسمینار یکی از کامل ترین حوضه های آموزشی در کشور می باشد
- استارتاپ های حوزه سبک زندگی: روزیاتو، چگونه ها، پادپرس، صورتی ها و …
- استارتاپ های حوزه محل اقامت: اسنپ تریپ، جاباما، سفرمی، پارمینت و …
- معروف ترین استارتاپ هایی که در زندگی روزمره ما جای دارند: دیجی کالا، اسنپ، تپسی، علی بابا، ترب، جعبه، کافه بازار، آپارات، دیوار و …
برخی سوالات رایج
[sp_easyaccordion id=”4452″]
12 دیدگاه دربارهٔ «۴۳ استارتاپ برتر ایران + تعریف صحیح استارت آپ»
سلام روزتون بخیر
استارت آپ چیست ؟
سلام وقتتون بخیر
یک استارتاپ کمپانی است که در حال کار کردن بر روی حل مشکلی است که راه حل مشخصی ندارد و موفقیت در راه آن تضمین شده نمی باشد.
سلام روزتون بخیر
استارتاپ ها چیست ؟
سلام دوست عزیز
یک استارتاپ کمپانی است که در حال کار کردن بر روی حل مشکلی است که راه حل مشخصی ندارد و موفقیت در راه آن تضمین شده نمی باشد.
سلام وقتتون بخیر
انواع استارت آپ کدامند ؟
استارتاپ های لایف استایل
استارتاپ های خریدنی
استارتاپ های اجتماعی
و …
سلام وقتتون بخیر
استارت آپ چیست ؟
سلام وقتتون بخیر
یک استارتاپ کمپانی است که در حال کار کردن بر روی حل مشکلی است که راه حل مشخصی ندارد و موفقیت در راه آن تضمین شده نمی باشد.
سلام
تعریف استارتاپ چیست ؟ و تعداد استارتاپ های ایران چقدره ؟
سلام وقتتون بخیر
یک استارتاپ کمپانی است که در حال کار کردن بر روی حل مشکلی است که راه حل مشخصی ندارد و موفقیت در راه آن تضمین شده نمی باشد.
سلام روزتون بخیر
استارتاپ ها چیست ؟
سلام وقتتون بخیر
یک استارتاپ کمپانی است که در حال کار کردن بر روی حل مشکلی است که راه حل مشخصی ندارد و موفقیت در راه آن تضمین شده نمی باشد.