هوش هیجانی از آن دسته تواناییهای آموختنی است که میتوانیم بهمرورزمان همراه با افزایش اطلاعات و تجربه آن را پرورش دهیم و از موهبتهای آن تا آخر عمر بهرهمند شویم. هوش هیجانی یا EQ اگر آموخته شود دیگر قرار نیست از خاطرمان برود بلکه خود بهنوعی عادت بدل شده و میتوانیم سبک زندگی خود را بر مبنای آن طرحریزی کنیم. شناخت کاربرد هوش هیجانی و اینکه بدانیم قرار است بهوسیله آنچه گرهای از مشکلاتمان باز شود و یا چه تجربههای دلنشینی را بگذرانیم، میتواند انگیزه پرقدرتی برای ادامه مسیر در ما ایجاد کند.
این روزها روانشناسان و کارشناسان بسیاری بهصورت تخصصی در حوزه هوش هیجانی مطالعه و فعالیت دارند. برخی از آنها حتی این دایره را تنگتر کرده و بر تقویت هوش هیجانی کودکان کار میکنند زیرا اذعان دارند که از کودکی میتوان موتور EQ را روشن کرد تا مسیر زندگی بزرگسالی در آرامش طی شود. با ولولهای که هوش هیجانی در اطرافمان به پا کرده به این موضوع پی میبریم که حتماً دستاورد بزرگی در پیش است و صرفاً یک اصطلاح پرطمطراق علمی و روشنفکرمابانه نیست. با توجه به اهمیت آن، فرصت خوبیست تا به برخی از کاربردهای هوش هیجانی در زندگی و کار، زندگی شخصی و حرفهای اشارهکنیم.
[irp posts=”525″ name=”تعریف اندیشه طراحی از ۳ دیدگاه متفاوت”]
کاربرد هوش هیجانی در زندگی
هوش هیجانی شاید بهصورت ذاتی در هر یک از ما وجود داشته باشد اما کاربرد آن و اینکه بخواهیم آن را در زندگی مورداستفاده قرار دهیم کاملاً اکتسابی است. هوش هیجانی به ما کمک میکند تا به آدمی صبورتر تبدیل شویم که همواره ناملایمات را پشت سر میگذارد. ما را از ناامیدی بر حذر میدارد و همچنان چشمه انگیزه و امید درونمان را خروشان و جوشان نگاه میدارد. باهوش هیجانی میتوانیم تعاملات خود را مدیریت کنیم، ارتباط بهتری با اعضای خانواده، دوستان و … برقرار کنیم و از زندگی خود بیشازپیش لذت ببریم.
با ارتقای هوش هیجانی میتوانیم بهتر زندگی کنیم، مشکلات را با آرامش بیشتری پشت سر بگذاریم و اجازه ندهیم سختیهای زندگی ما را از فرصت زندگی کردن غافل کنند.
با کمک هوش هیجانی خودمان را بهتر و عمیقتر میشناسیم. داشتههایمان را پرورش میدهیم و از نداشته ها میگذریم. خودمان را برای هر اشتباهی که مرتکب شدهایم میبخشیم و برای هر کار مفیدی که انجام دادهایم تشویق میکنیم. افراد دارای نشانه های هوش هیجانی بالا خودسرزنشی ندارند و با افکار و احساسات اینچنینی خود را آزار نمیدهند. همچنین کاربرد هوش هیجانی در زندگی به ما فرصت درک و همدلی با دیگران را میدهد.
ما یاد میگیریم که از احساسات خود حرف بزنیم، چیزی را درون خود سرکوب نکنیم و در مواقع لازم احساساتمان همچون خشم، ناراحتی و حتی شادی را کنترل کنیم. هوش هیجانی میتواند در تمام ابعاد زندگی انسان رسوخ کند. علاوه بر زندگی شخصی، زندگی حرفهای نیز زیر سایه هوش هیجانی میتواند بالنده شود.
کاربرد هوش هیجانی در دنیای کسبوکار
یکی از مباحث مهم و کاربردی در حوزه مدیریت، مفهوم هوش هیجانی است؛ اما چرا یک اصطلاح روانشناسانه سر از علم مدیریتی درآورده؟ اولازهمه اینکه علم مدیریت همچون روانشناسی از زیرمجموعههای علوم انسانی است و بنابراین تمام علوم این حوزه با یکدیگر مرتبط هستند اما برای بسیاری از افراد ممکن است این سؤال پیش بیاید که نقش هوش هیجانی در کار و دنیای حرفهای چیست؟ باید بگوییم که هوش هیجانی از چنان اهمیتی برخوردار است که کاربرد آن در دنیای کسبوکار، موفقیت شما را تضمین میکند. برای مثال، یک مدیر موفق قطعاً یک مدیر مدبر است. او خوب میداند چه تصمیمی را کی و کجا بگیرد؟ تصمیمهایش هم به نفع اوست و هم به نفع سازمانی که تحت مدیریت او اداره میشود.
[irp posts=”586″ name=”دلایل اهمیت فعالیت تیمی در سازمانها”]
علاوه بر اینهمه ما در محل کارمان با افراد دیگری در ارتباط هستیم. ما بیشترین ساعات روز را با همکاران خود میگذرانیم و داشتن یک رابطه حرفهای و بهدوراز تنش برای رسیدن به هدف ضروری است؛ بنابراین هوش هیجانی در تصمیمات مدیریتی و ایجاد ارتباط سالم نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. بهبیاندیگر در تمام سطوح کسبوکار میتوانیم شاهد کاربرد هوش هیجانی و تأثیرگذاری آن بر امور مختلف باشیم. در ادامه به برخی کاربردهای مهم هوش هیجانی اشاره میکنیم.
- افزایش مهارتهای ارتباط عمومی: حتی اگر خیلی هم آدم معاشرتی نباشید در محیط کاری برای موفقیت باید دارای روابط عمومی خوبی باشید. با کاربرد هوش هیجانی میتوانید مهارتهای ارتباطی خود را بالا ببرید. بهویژه اگر در بخش روابط عمومی سازمان مشغول به کار هستید یا شغل شما بهگونهای است که با اربابرجوع در ارتباطید تقویت هوش هیجانی از ملزومات شغلی شماست. همچنین داشتن روابط خوب در مشاغلی که نیازمند کارگروهی هستند از اوجب واجبات است.
- انتقادپذیری: فرقی ندارد در چه سمتی مشغول به کار هستید. مدیر یا کارمند جز، بههرحال هرگاه با آغوش باز از انتقادات استقبال کنید میتوانید با چشمی جدید دنیای اطرافتان را بنگرید و حتی با بازبینی خود سعی در ارتقای شرایط کاری خود داشته باشید.
- افزایش شنوایی: منظورمان میزان درک و حساسیت نسبت به صدا نیست؛ اما اگر مدیرید نسبت به محیط اطراف و کارمندان خود شنوا باشید. فضایی ایجاد کنید که هرازگاهی با کارمندان خود معاشرت داشته باشید. نقطه نظرات آنها در مورد روند کاری را بشنوید و حتی خود را آماده شنیدن شکایات کنید. اگر افراد در محیط کار خود احساس کنند برای مقامات بالاتر اهمیت دارند مسلماً باانگیزه بیشتری به فعالیت خواهند پرداخت.
- اتخاذ تصمیم درست در شرایط بحرانی: شرایط کسبوکار از عوامل مختلفی تأثیر میپذیرد. گاهی با امضای یک قرارداد دولتی با دولت دیگر، شیوع بیماری، تهدیدات نظامی، افزایش یا کاهش قیمت ارز و … یک حرفه دچار رکود یا صعود میشود. ازآنجاییکه کسبوکار مستقیماً با سرمایه مالی افراد در ارتباط است در این شرایط گرفتن یک تصمیم درست میتواند خطر بزرگی را از سر کسب و تجارت شما بگذراند. هوش هیجانی به شما در این شرایط کمک میکند که هیجانات خود را کنترل کرده و احساسی یا از روی ترس دست به اقدامی نزنید.
- نوآوری و خلاقیت: در دنیای امروز بیش از هزاران شغل در دنیا موجود است که افراد زیادی در آنها مشغول به کار هستند. برای مثال رستورانداری شغلی است که افراد بسیاری در آن کسب روزی میکنند؛ اما آنچه میتواند شما را در این شغل موفق کند نحوه فروش و ارائه غذای شماست. در چنین شرایطی نوآوری و خلاقیت که حاصل هوش هیجانی و ضریب هوشی شما، هر دو باهم است میتواند ضامن موفقیت و توسعه فردی شما باشد.
- افزایش وجدان کاری: مسئولیتپذیری از ویژگی های افرادی است که هوش هیجانی بالایی دارند. یکی از ابعاد مهم احساس مسئولیت در محیط کاری معنا پیدا میکند. افرادی که تحت هر شرایطی سعی میکنند کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند دارای وجدان کاری هستند. افراد دارای وجدان کاری برای هر سازمانی از خرد گرفته تا سازمانهای بزرگ یک سرمایه ارزشمند محسوب میشوند.
[irp posts=”530″ name=”چگونه یک سخنران موفق در وبینار باشیم؟”]
- کنترل استرس: همیشه محیط کاری با استرس و فشار همراه بوده است. با توجه به شرایط اقتصادی این روزها گاهی حجم این استرس و فشار بیشازحد معمول میشود. داشتن هوش هیجانی بالا توانایی کنترل این استرس را در اختیارمان میگذارد و بدینصورت کار و فعالیت ما تحت تأثیر این احساس ناخوشایند و مخرب قرار نمیگیرد. کاربرد هوش هیجانی در کنترل استرس برای مدیران از مهمترین ویژگیهاست زیرا در صورت عدم واکنش مناسب ممکن است این احساس را در کل سازمان و بین همکاران خود سرایت دهند.
با توجه به کاربرد هوش هیجانی در محیط کسبوکار و تأثیراتی بسزایی که در موفقیت شغلی دارد لازم است برای استخدام یا فعالیت شغلی به ارتقای هوش هیجانی در خود و یا دیگران بهعنوان همکار توجه کنیم زیرا موفقیت کسبوکار بهسلامت و قدرت تمام افرادی که در آن کار میکنند بستگی دارد.
برخی سوالات رایج
[sp_easyaccordion id=”4400″]