جهت تعریف مدیریت منابع انسانی لازم است در ابتدا بدانیم که منابع انسانی چیست؟ انسان برای ادامه زندگی در این کره خاکی نیازمند تولید است. تولید به واسطه منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی امکانپذیر است. هر یک از این عناصر را اگر بخواهیم حذف کنیم چرخ تولید و در پی آن چرخ زندگی انسان لنگ خواهد زد. در این مقاله تمرکز ما بر نیروی انسانی و مدیریت منابع انسانی است که بهواسطه دانش و تجربیات آنها میتوان به هدف سازمان که کل مجموعه برای آن در کنار یکدیگر تلاش میکنند برسیم.
انسان از پیچیدهترین مخلوقاتی است که تابهحال دنیا به خود دیده است. در هر زمینهای که حضورداشته باشد میتواند تغییرات مثبت یا منفی ایجاد کند. انسان خود بزرگترین سرمایه خود است و با استفاده از قوه تعقل و مهارتهایی که دارد میتواند تأثیرگذار باشد. منابع انسانی افرادی هستند که درون یک سازمان مشغول به کارند و بدون آنها سازمان هیچ معنا و مفهومی ندارد.
از ابتدای ورود بشر به دوران بردهداری انسان بهعنوان نیروی کار به کار گرفته شد. البته جامعه طبقاتی باعث طبقهبندی مشاغل نیز شد و عدهای در مشاغل سطح پایین و کمدرآمد و عدهای دیگر در مشاغل برتر با درآمد بیشتر مشغول به کار شدند. اما استفاده عمده از منابع و سرمایه انسانی به انقلاب صنعتی برمیگردد. انقلاب صنعتی چون هر تحول عظیم دیگری سبب شد افراد از روستاها و زمینهایی که توسط زمینداران بزرگ اداره میشد به سمت شهرها مهاجرت کنند. این سیل عظیم مهاجران که تا دیروز کشاورز بودند از امروز بهعنوان کارگر در کارخانههای صنعتی بزرگ مشغول به کار شدند. با آمدن ماشین به کارخانهها تقسیمکار در کارخانه شکل گرفت و باعث شد هر کارگر به جای اینکه بهتنهایی کارهای متفاوت و پراکنده انجام دهد بهصورت تخصصی درزمینه و سمتی که به او سپردهشده است به فعالیت بپردازد.
[irp posts=”4334″ name=”9 کسب و کار موفق و ناموفق! ایران (و درس هایی که باید بگیرید)”]
تجمع تعداد زیادی کارگر در یک مکان و به طور کلی نوع فرآیند کار سبب شد نیاز جدیدی به عنوان مدیریت و رهبری در کارخانه احساس شود. برای پیش برد بهتر فعالیتها باید قوانین و نظم خاصی در این محیط به وجود میآمد و علاوه بر آن باید بین این افراد هماهنگیهای لازم پدید میآمد تا هر کس از وظایف خود مطلع شود و دقیقاً کاری را انجام دهد که از او خواستهشده. این شرایط موجب پدید آمدن سلسله مراتبی از کارخانهداران، مدیران، سرپرستان و سرکارگران در محیطهای صنعتی شد.
در آن دوره چیزی که اهمیت داشت تولید بیشتر با صرف هزینه کمتر بود و این به این معنا بود که کارگران صرفاً یک نیروی تولید محسوب میشدند و هیچ تفاوتی با ماشین نداشتند. باید ساعتهای طولانی در شرایط طاقتفرسا و درازای دستمزد بسیار کمکار میکردند. حتی کودکان ۴ یا ۵ ساله نیز در کارخانهها مشغول بودند و هیچ قانونی هم نبود که از آنها حمایت کند. افراد بسیاری به دلیل گرسنگی، آلودگی و بیماری که منشأ آن کارخانهها بودند جان خود را از دست دادند.
انقلاب صنعتی یک تحول بزرگ اقتصادی برای سرمایهداران بود که چشمان خود را بر روی هویت انسانی کارگران بسته بودند.
ظلم به کارگران روزبهروز بیشتر میشد و کارگران کمکم متوجه شدند هیچ حامی جز خود ندارند بنابراین دست به تشکیل سندیکا و اتحادیه زدند تا از این طریق حقوق از دست رفته خود را زنده کنند. آنها از ابزاری چون اعتصاب برای تحتفشار گذاشتن کارفرمایان استفاده کردند. دولتها سعی داشتند که این اعتراضات را خاموش کنند اما درنهایت و با پافشاری کارگران بر حقوق خود تشکیل اتحادیه و سندیکا قانونی اعلام شد و کمکم در قرن بیستم قوانینی برای حمایت از کارگران به وجود آمد. این اتحادیهها باعث به وجود آمدن دموکراسی صنعتی شد که امکان مذاکره برای هر دو طرف کارگر و کارفرما را فراهم میآورد. در همین حال و اوضاع بود که کارگر ماهر از غیر ماهر متمایز شد. اهمیت مهارت و آموزش بیشتر از پیش نمایان شد و مفاهیم جدیدی چون استخدام، هدف گذاری و … به وجود آمد.
با افزایش کارخانهها و جمعیت کارگری در بیشتر کشورهای دنیا مبحث جدیدی بهعنوان مدیریت منابع انسانی متولد شد. کار بهعنوان یک فعالیت انسانی به دست علم سپرده شد تا دقیقاً بررسی شود. برای مثال بامطالعه علمی کار مشخص میشد که یک فرد چه مهارتی دارد، به نسبت مهارتش چقدر بازدهی دارد و با توجه به میزان بازدهی باید چه دستمزدی دریافت کند. تیلور نظریهپرداز در این حوزه معتقد بود که قطعاً برای انجام یک کار مشخص کسی هست که شایستگی انجام آن کار را دارد و باید گشت و آن فرد را استخدام کرد.
با استفاده از اصول علمی، آموزش علمی مهارتها به افراد اهمیت ویژهای پیدا کرد و دیگر تجربه تنها منبع مهارتآموزی نبود. از آن به بعد بود که رشتههای جدید صنعتی در دانشگاهها شروع به آموزش افراد در مهارتهای خاص کردند. امروزه اگر دقت کنید تقریباً برای هر شغلی یکرشته در دانشگاه یا مؤسسات آموزشی وجود دارد. در این بین رشتههایی چون روانشناسی صنعتی و یا جامعه شناسی صنعتی هم به وجود آمدند که بر ابعاد انسانی کار تأکید داشتند و برای مثال شیوه افزایش انگیزه، حل تعارضات در محیط کار و ارتباط آن با افزایش بهرهوری در صنعت را مطالعه میکردند. مدیریت منابع انسانی تحول دیگری بود که جهت تکمیل چرخه مطالعاتی کار به وجود آمد.
همه ما میدانیم چه بسیار افرادی هستند که در شغلهایی مشغول به فعالیتاند که هیچگونه مهارت و استعدادی در آن زمینه ندارند. همین موضوع موجب هدر رفت زمان، نیرو و سرمایه میشود. با انتخاب افراد شایسته و کاردان برای هر شغل از ساده گرفته تا پیچیده میتوان انتظار افزایش بهرهوری و توسعه فردی داشت و از آسیبهای مالی و جانی زیادی نیز جلوگیری کرد.
یک مدیر موفق به کارکنان موفق اختیارات بیشتری میدهد این کار در افزایش روحیه و درنهایت افزایش بازدهی آنان تأثیر بسیار زیادی دارد.
[irp posts=”2673″ name=”نقش فرهنگ در بازاریابی بین المللی”]
منظور از مدیریت منابع انسانی مدیریت امور مربوط به کارکنان چون، استخدام، آموزش کارکنان، ارزیابی عملکرد، پاداش و ایجاد فضای منصفانه و حمایتی برای تمامی کارکنان مشغول در یک سازمان است. موفقیت یک سازمان در گرو انگیزه و فعالیت کارکنان آن است. تا کارکنان نسبت به سازمان و هدف آن تعهدی نداشته باشند هدف کلی سازمان نیز محقق نخواهد شد. کارشناسی که به عنوان مدیر منابع انسانی فعالیت میکند وظایف تعریفشدهای دارد که در این بخش به شما ارائه میکنیم:
در هر سازمانی برای مدیریت منابع انسانی سمت و وظیفه مشخصی پیشبینیشده است اما در واقع آموزش مهارت مدیرت منابع انسانی را هر مدیری باید دیده باشد. کافی ست که سرپرستی سه نفر یا بیشتر را عهدهدار باشید، در این صورت مهارت ایجاد رابطه حرفهای و انسانی با کارمندان به نفع شما و کسبوکارتان خواهد بود.
[irp posts=”593″ name=”بیت کوین ؛ از قافله عقب نمانید”]
هر مدیری باید این نکته را بداند که ارزش کارمندهایش از بالاترین تا پایینترین مرتبه از کالایی که تولید میکند بیشتر است. سازمانهای موفق هزینههای زیادی را صرف منابع انسانی خود میکنند زیرا بهخوبی دریافتهاند که برای تولید، به کارمندانی با رضایت شغلی بالا نیاز دارند. صرف داشتن کارمندان متخصص نمیتوان موفقیت یک سازمان را پیشبینی کرد سازمانی موفق خواهد بود که به تمام ابعاد انسانی کارمندانش توجه کند و به آنها دیدی بهعنوان یک انسان که در هدفی مشترک با آنها فعالیت میکند داشته باشد نه صرفاً یک ماشین تولید سود. در نظر داشته باشید که مدیریت منابع انسانی تنها برای سازمانهای بزرگ نیست بلکه مشاغل کوچک نیز میتوانند از تخصص این افراد استفاده کرده و نتایج مثبت و درخشان آن را شاهد باشند.
[sp_easyaccordion id=”4405″]
وبینارها با اهداف متفاوتی همچون جذب لید، ایجاد آگاهی از برند یا آموزش برگزار میشوند.…
جذب لید با وبینار یک روش کاربردی برای جذب مشتری و توسعه کسب و کار…
ایونت مارکتینگ یا بازاریابی رویدادی چیست؟ برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انواع ایونت مارکتینگ…
اگر به فکر مهاجرت هستید و نمی دانید کدام روش را برای مهاجرت انتخاب کنید،…
مهارتهای تحصیلی میتوانند ابزار مهمی برای موفقیت در تحصیلات و شغل باشند و آموزش مهارتهای…
کوچینگ یک فرایند همکاری است که بین یک کوچ حرفهای و یک فرد یا گروهی…
View Comments
سلام وقتتون بخیر
تعريف management چیست ؟
سلام روزتون بخیر
مدیریت به معنای به کارگیری علم و هنر در هماهنگی و هدایت منابع مالی یا انسانی و یا هردو ، در رسیدن به هدف با حداکثر کارایی است.
سلام روزتون بخیر
مدیریت منابع چیست ؟
سلام وقتتون بخیر
مدیریت منابع انسانی به معنای مدیریت امور مربوط به کارکنان چون، استخدام، آموزش کارکنان، ارزیابی عملکرد، پاداش و ایجاد فضای منصفانه و حمایتی برای تمامی کارکنان مشغول در یک سازمان است.
سلام خسته نباشید
مدیریت را تعریف کنید ؟
سلام سلامت باشید
اگر منظورتون تعریف مدیریت منابع است باید بگوییم منظور از مدیریت منابع انسانی مدیریت امور مربوط به کارکنان چون، استخدام، آموزش کارکنان، ارزیابی عملکرد، پاداش و ایجاد فضای منصفانه و حمایتی برای تمامی کارکنان مشغول در یک سازمان است.
سلام
تعریف منابع انسانی چیست ؟
سلام وقتتون بخیر
منظور از مدیریت منابع انسانی مدیریت امور مربوط به کارکنان چون، استخدام، آموزش کارکنان، ارزیابی عملکرد، پاداش و ایجاد فضای منصفانه و حمایتی برای تمامی کارکنان مشغول در یک سازمان است.